به گزارش اکوایران، بر اساس داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که جمعیت زیر خط فقر در سال‌های اخیر رشد داشته که منجر به افزایش نرخ فقر درآمدی شده است. از طرف دیگر کاهش جمعیت محروم کشور نیز در سال‌های گذشته کمتر از اواسط دهه 90 بوده است. به بیان ساده‌تر جمعیت کمتری نسبت به گذشته از محرومیت خارج شده‌اند. علاوه بر این‌ها عمده مناطق کشور نیز در فقر جغرافیایی به سر می‌برند.

داده‌ها نشان می‌دهد علاوه بر تحریم‌ها عوامل مهم دیگری نیز در این اتفاقات نقش داشته‌اند. بر این اساس مرکز پژوهش‌های مجلس معتقد است که با مرور تجربیات کشورهای موفق در این زمینه به نظر می‌رسد که طراحی یک شاخص فقر چندبعدی در سطح ملی ، محور اصلاحات سیاست‌های فقرزدایی در این کشورها تعریف شده است. استفاده از این شاخص به عنوان یک ابزار سیاستی هم به بهبود برنامه‌ها و سیاست‌های مقابله با فقر و هم به سایر سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی کمک می‌کند.

040318

وضعیت فقر در ایران در آینه آمار

داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس نشان از آن دارد که محرومیت شدید در کشور هر ساله کاهش داشته است. با این‌وجود میزان محرومیت زدایی نسبت به سال قبل‌تر کمتر شده است. به طوری که بعد از سال 97 و خروج آمریکا از برجام که به بازگشت تحریم‌ها منجر شد ، درصد کمتری از جمعیت محروم کشور از وضعیت بحرانی خارج شده‌اند.

به بیان دقیق‌تر متوسط 5 ساله کاهش محرومیت شدید که از سال 90 تا 96  بین 12 تا 14 درصد نوسان داشته، در سال 97 سقوط شدیدی را تجربه کرده و به پایین‌تر از 9 درصد رسیده است. این شاخص در سال 1401 به پایین‌ترین مقدار در 13 سال گذشته رسیده و 4.7 درصد محاسبه شده است. به عبارتی در این سال که متوسط سال‌های 97 ، 98 ، 99 ، 1400 و 1401 بوده همزمان با دوره بحرانی اقتصاد ایران است. در این بازه زمانی فشار حداکثری دولت ترامپ از طریق تحریم‌ها و همچنین شیوع ویروس کرونا بر اقتصاد ایران سایه افکنده بود.

براساس آخرین داده مرکز پژوهش‌های مجلس، متوسط 5 ساله کاهش محرومیت شدید در سال 1402 ، 6.1 درصد محاسبه شده که نسبت به 1401 افزایش داشته اما همچنان پایین‌تر از سال 98 بوده است.

از طرف دیگر در بازه سال 1390 تا به اکنون ،  نرخ فقر درآمدی که تا قبل از خروج آمریکا از برجام حدود 20 درصد بوده بعد از بازگشت تحریم‌های آمریکا به حوالی 30 درصد رسیده است. به بیانی دیگر جمعیت زیر خط فقر بعد از خروج ترامپ از برجام افزایش شدیدی داشته است.

حال سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا خروج ترامپ از برجام در این وضعیت نقش داشته یا سایر عوامل نیز موثر بوده‌اند؟

040318

جای خالی فقر چندبعدی در جعبه ابزار سیاستگذار

افزایش نرخ فقر در سال‌های اخیر و کاهش سرعت محرومیت زدایی در اقتصاد ایران بعد از بازگشت تحریم‌های آمریکا در سال 97 تنها گوشه‌ای از آمارهای مربوط به وضعیت رفاهی مردم است. در واقع براساس داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس حدود 3 درصد از کل جمعیت کشور در محرومیت شدید قرار دارند. علاوه بر این 75 درصد از مناطق جغرافیایی کشور جز مناطق محروم طبقه‌بندی شده‌اند. به عبارتی وضعیت فقر و محرومیت در کشور اگرچه به شدت تحت تاثیر فشارهای خارجی و تحریم‌ها بوده اما به نظر می‌رسد مسئله پیچیده‌تر از این‌ها باشد.

مرکز پژوهش‌های مجلس نبود شاخص فقر چندبعدی را یکی از علل اصلی عنوان کرده است. این شاخص علاوه بر فقر فردی که تنها جنبه درآمدی را مدنظر قرار می‌دهد ، به شدت فقر نیز توجه می‌کند. شدت فقر ، نابرابری در میان فقرا و فقر منطقه‌ای و جغرافیایی را نیز مورد ارزیابی قرار می‌دهد. به بیان ساده‌تر فقر چندبعدی زوایای دیگری از فقر مانند آموزش ، سلامت و مسکن را بررسی می‌کند.

کاربرد فقر چندبعدی در سیاستگذاری

کاربرد اول این شاخص نقش مکملی آن برای فقر درآمدی است. به عبارتی در اغلب کشورها فقر چندبعدی در کنار فقر درآمدی برآورد و بررسی می‌شود تا تصویر دقیق‌تری از فقر ارائه دهد. این رویکرد، جهت برنامه‌های حمایتی را از پرداخت‌های صرفا نقدی به سمت حمایت‌های متنوع‌تر مانند آموزش، سلامت و مسکن تغییر می‌دهد.

دومین مورد پایش کاهش فقر است. در واقع شاخص فقر چندبعدی بهره‌مندی خانوارها از امکانات و خدمات ضروری و اولیه را مورد بررسی قرار می‌دهد. حتی در برخی زیرشاخص‌ها روند اثربخشی سیاست‌ها را نیز دنبال می‌کند. این امر موجب می‌شود جزئیات کاهش فقر دقیق‌تر و مشخص‌تر باشد.

علاوه بر این ، استفاده از شاخص فقر چندبعدی برنامه‌ریزی منطقه‌ای و بودجه را نیز هدفمندتر و بهینه‌تر کرده و شیوه توزیع اعتبارات بودجه‌ای را بهتر از گذشته می‌کند. همچنین این شاخص به علت توجه به شدت فقر این امکان را می‌دهد که در میان فقرا کسانی که به طور همزمان در چندین شاخص محروم هستند در اولویت قرار گرفته و شناسایی این قشر را که نیازمند رسیدگی فوری هستند ، آسان‌تر می‌کند.

در انتها نیز استفاده از شاخص فقر چندبعدی انسجام میان سیاست‌های حمایتی را افزایش داده و این امر منجر به توجه بیشتر به ابعاد محرومیت و فقر شده و مخارج دولت کاراتر از قبل هزینه می‌شود.