به گزارش اکوایران، رئیس‌جمهور ترامپ ممکن است چین را به‌عنوان دشمن تصویر کند، اما اخیراً به طرز چشم‌گیری به نسخه اقتصاد دستوری آن کشور علاقه‌مند شده است.

دخالت‌های بی‌سابقه ترامپ که برخی منتقدان آن را «ماگای مائوئیسم» (MAGA Maoism) نامیده‌اند، باعث ترس در میان کسب‌وکارها، مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاران شده و بازارهای جهانی را به آشوب کشیده است.

ترامپ پیش‌تر از قدرت ریاست‌جمهوری برای بازسازی دولت بر اساس تصویر ذهنی خود استفاده کرده بود. اکنون او در تلاش است همین کار را با بخش خصوصی آمریکا انجام دهد.

به گزارش اکسیوس، جمعه گذشته، ترامپ با تهدید به ایجاد ریسک مالی عظیم برای اپل در صورت انتقال ندادن تولید آیفون به خاک آمریکا، بازارها را دچار شوک کرد و سپس این تهدید را به سامسونگ و سایر تولیدکنندگان گوشی نیز تعمیم داد.

او از والمارت خواسته هزینه تعرفه‌ها را خودش بپردازد تا از افزایش قیمت برای مصرف‌کنندگان جلوگیری شود و در تروث هشدار داد: «من نظارت خواهم کرد.»

او قانونی را نادیده گرفته که در صورتی که شرکت مادر چینی آن سهامش را واگذار نکند، باید استفاده از تیک‌تاک در آمریکا را ممنوع می‌کرد. اما از این اپ حمایت کرده چون در کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴ مفید واقع شده است. حتی به والدین توصیه کرده از خرید اسباب‌بازی‌های ارزان‌قیمت چینی پرهیز کنند تا در صورت کمبود زنجیره تأمین، بچه‌ها «به‌جای ۳۰ عروسک، فقط دو تا داشته باشند.»

سیاستمداران همیشه از تریبون خود یا اهرم‌های سیاست‌گذاری برای کنترل قیمت کالاهای حیاتی استفاده کرده‌اند. اما تفاوت اینجاست؛ این ترامپ بود که خودش مستقیماً با افزایش تعرفه‌ها، افزایش قیمت‌ها را آغاز کرد.

ترامپ هیچ ابایی از استفاده از قدرت ریاست‌جمهوری برای کنترل اقتصاد ندارد. او در مصاحبه‌ای با مجله تایم بازار آمریکا را با «بزرگ‌ترین فروشگاه زنجیره‌ای تاریخ» مقایسه کرد و گفت که خودش قیمت ورود را با تعرفه‌ها تعیین خواهد کرد: «من از طرف مردم آمریکا، مالک این فروشگاهم و منم که قیمت می‌گذارم. و می‌گویم: اگه می‌خواهی اینجا خرید کنی، این مبلغی است که باید بپردازی.»

کاخ سفید می‌گوید دولت در تلاش است با بهره‌گیری از مکانیزم‌های بازار آزاد، قیمت‌ها را پایین بیاورد و این با کنترل مستقیم قیمت متفاوت است.

کارشناس مطبوعاتی کاخ سفید، کوش دسای، این هفته گفت: «مجموعه‌ای از اصلاحات، از جمله مقررات‌زدایی سریع، تولید انرژی داخلی و کاهش مالیات‌ها همراه با سیاست‌های تجاری «اول آمریکا»، منجر به کاهش تورم، اشتغال‌زایی بالا، تعهدات سرمایه‌گذاری تاریخی در سطح تریلیون دلاری و توافق تجاری با بریتانیا شده که میلیاردها دلار فرصت صادراتی برای تولیدکنندگان آمریکایی ایجاد کرده است؛ و توافق‌های مشابه بیشتری نیز در راه است.»

در تاریخ رؤسای‌جمهور آمریکا، بسیاری تلاش کرده‌اند بازار را با اظهارات عمومی کنترل کنند.  بایدن از فروشگاه‌های مواد غذایی خواست قیمت‌ها را کاهش دهند و وقتی تارگت کمی از قیمت‌ها را پایین آورد، از آن تمجید کرد.

 اما هیچ‌کدام قابل مقایسه با نیکسون نیست. کسی که در سال ۱۹۷۱ قیمت‌ها و دستمزدها را به مدت ۹۰ روز ثابت نگه داشت تا تورم را کاهش دهد. پولیتیکو سال گذشته نوشت این اقدام «از نظر اقتصادی بی‌اثر و از نظر سیاسی فاجعه‌بار» بود.

کیسینجر نیکسون

از زمان شکست تجربه نیکسون، کنترل قیمت و سایر مداخلات شبیه اقتصاد دستوری، برای محافظه‌کاران حکم سم را داشت. اما حالا ورق برگشته است.

ترامپ و هوادارانش معتقدند آمریکایی‌ها باید به‌خاطر منافع ملی، از منافع شخصی و شرکتی خود بگذرند.

و اگر نگذشتند؟ منتظر تهدیدهای مستقیم یا غیرمستقیم در تروث باشند، تهدیدهایی که ممکن است خیلی سریع به اقدامات واقعی تبدیل شوند (چیزی که چین هم طعمش را چشیده است).

آمریکا شاید یک دموکراسی سرمایه‌داری باشد، اما ترامپ بدش نمی‌آید کنترل مستقیم‌تری بر اقتصاد داشته باشد.