صعود شکننده آذربایجان در صحنه جهانی
تهِ چاه؛ جاهطلبی علیاف ورق بازی قفقاز جنوبی را بر میگرداند؟
اکوایران: در پنج سال گذشته، کشورهای کمی دگرگونیای به بزرگی جمهوری آذربایجان را تجربه کردهاند.

به گزارش اکوایران، در پنج سال گذشته، کشورهای کمی دگرگونیای به بزرگی جمهوری آذربایجان را تجربه کردهاند. تا همین اواخر، در سال ۲۰۲۰، این کشور کوچک اما غنی از نفت و گاز طبیعی، درگیر یک منازعه چنددهساله با همسایهاش ارمنستان بود و بر قلمرو خود کنترل کامل نداشت. منطقه جداشده قرهباغ کوهستانی، که در درون مرزهای به رسمیت شناختهشده بینالمللی آذربایجان قرار دارد اما جمعیتی عمدتاً ارمنیتبار دارد، برای سالها تحت حاکمیت نهادی خودخوانده و مورد حمایت ارمنستان بود. این وضعیت حلنشده، آذربایجان را از منظر دیپلماتیک در تنگنا قرار داده و تعامل خارجی با آن را محدود کرده بود. افزون بر این، موجب وابستگی راهبردی آذربایجان به روسیه شده بود؛ کشوری که خود را بهعنوان میانجی بیبدیل منطقه معرفی میکرد و از بنبست ایجادشده برای نگهداشتن ارمنستان در چارچوب تضمینهای امنیتیاش و حفظ اهرم فشار بر آذربایجان استفاده میکرد.
اما به نوشته نشنال اینترست، امروز این وضعیت بهطرز چشمگیری تغییر کرده است. پس از جنگهای موفق در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳، آذربایجان سرانجام توانسته قرهباغ و همچنین هفت منطقه اطراف آن را که از اوایل دهه ۱۹۹۰ در اشغال نیروهای ارمنی بودند، بازپس بگیرد. این کشور همچنین توانسته برتری قاطعانهای بر ارمنستان پیدا کند. در همین حال، با درگیر شدن روسیه در جنگ اوکراین، این کشور بخش زیادی از نفوذ منطقهای پیشین خود را به آذربایجان واگذار کرده است؛ و در شرایطی که مسکو از بازارهای غربی کنار گذاشته شده، اهمیت آذربایجان بهعنوان تأمینکننده جهانی انرژی، بهویژه برای اروپا، افزایش یافته است. همزمان، این کشور روابط خود را با ترکیه و اسرائیل تقویت کرده، حضور دیپلماتیک و اقتصادی خود را در آسیای مرکزی گسترش داده و نفوذش را در خاورمیانه افزایش داده است، که گامی در جهت جاهطلبیهای منطقهای گستردهتر باکو است.
گفته میشود دولت آذربایجان روابط خوبی نیز با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، دارد؛ روابطی که به دلیل پیوندهای تجاری ترامپ با باکو، پایتخت آذربایجان، در دوره اول ریاستجمهوری او شکل گرفته است.
یک فرصت نادر
با وجود این اقبال و کامیابی چشمگیر در سالهای اخیر، آذربایجان اکنون در برابر یک انتخاب مهم قرار دارد. پس از ۳۶ ماه مذاکره، این کشور فرصت نادری برای دستیابی به صلحی پایدار با ارمنستان بهدست آورده است. در اواسط مارس، مقامهای باکو و ایروان اعلام کردند که متن توافقنامه صلحی را که مدتها در انتظار آن بودند، نهایی کردهاند. اگر این معاهده بهطور رسمی امضا شود، به نزاعی که زمانی حلناپذیر مینمود، پایان خواهد داد و نظم جدیدی را در قفقاز جنوبی - با حضور کشور سوم منطقه، یعنی گرجستان - تحکیم خواهد کرد.
با این حال، مشخص نیست که آذربایجان این فرصت را غنیمت خواهد شمرد یا نه. این کشور که خود را در موضع قدرت میبیند، خواهان امتیازات بیشتر از سوی ارمنستان شده و به نظر میرسد برای نهاییکردن توافق عجلهای ندارد. از سوی دیگر، اگرچه اقتصاد مبتنی بر نفت و گاز در سالهای اخیر رونق قابل توجهی برای این کشور به همراه داشته، این دستاوردها شکننده هستند و تلاشی جدی برای تنوعبخشی به اقتصاد صورت نگرفته است. حتی کاهش اندکی در قیمت انرژی - که در سال ۲۰۲۵ آغاز شده - میتواند وضعیت مالی دولت را متزلزل کرده و آسیبپذیریهای عمیقتر کشور را آشکار سازد؛ از جمله افزایش نابرابری اجتماعی و نارضایتی عمومی.
الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان که بیش از ۲۰ سال است قدرت را در دست دارد، همچنان کنترل سیاسی خود را تشدید کرده و بر سرکوب مخالفان افزوده است؛ او برای حفظ رضایت مردم، به رشد اقتصادی کشور و روایتی ملیگرایانه از قدرت و پیروزی تکیه کرده است.
این ضعفها، همراه با بیثباتی ژئوپلیتیکی در سراسر منطقه، صعود آذربایجان را به روندی شکننده بدل کردهاند. اگر جنگ اوکراین رو به پایان برود، این احتمال وجود دارد که روسیه تمرکز خود را دوباره بر منطقهای معطوف کند که هنوز میتواند در آن اعمال نفوذ داشته باشد - از جمله بر متحد دیرینهاش، ارمنستان. حتی اگر چنین بازگشتی بهطور کامل رخ ندهد، مسکو همچنان میتواند نقشی مخرب داشته و کارشکنی کند؛ بهویژه اگر توافق صلحی امضا نشود و مسیرهای حملونقل میان ارمنستان و آذربایجان همچنان مسدود باقی بماند. در چنین سناریویی، کرملین میتواند خود را بار دیگر بهعنوان ضامن اصلی اتصال منطقهای تحمیل کند، آن هم با شرایط دلخواه خودش.
بدون توافق صلح، آذربایجان ممکن است خود را در وضعیتی ببیند که از نظر اقتصادی در معرض آسیب، از نظر سیاسی متزلزل، و از نظر راهبردی در معرض رکود است. نبود مزایای گستردهتر صلح - از جمله سرمایهگذاری خارجی و یکپارچگی اقتصادی منطقهای - میتواند فرصت ساختن نظم سیاسی باثباتتر در داخل کشور را نیز از بین ببرد. در نتیجه، قفقاز جنوبی ممکن است همچنان در چرخه رقابت و خصومت گرفتار بماند و بهترین فرصت منطقه در دهههای اخیر برای همکاری معنادار میان سه کشورش را از دست بدهد.
پس از جنگ سال ۲۰۲۰، روسیه با توافق صلح رسمی میان ارمنستان و آذربایجان مخالفت میکرد، زیرا آن را تهدیدی برای نفوذ خود در منطقه میدانست. اما پس از تهاجم به اوکراین، اتحادیه اروپا با پشتیبانی ایالات متحده، مذاکرات مستقیم سطحبالایی را میان باکو و ایروان آغاز کرد و چارچوب جدیدی برای گفتوگوها ایجاد شد. در نتیجه این تلاشها، ارمنستان در اواخر سال ۲۰۲۲ بهطور رسمی تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت شناخت، گامی که تا یک سال پیش از آن تقریباً غیرقابل تصور به نظر میرسید. در سوی دیگر، باکو نیز خود را بهعنوان بازیگری مستقلتر مطرح کرد که قادر است با روسیه، ترکیه و غرب بر پایه شرایط خود تعامل کند. تا سال ۲۰۲۴، آذربایجان حتی توانست نیروهای حافظ صلح روسیه را پیش از موعد از خاک خود خارج کند و مسیر را برای صلح دوجانبه پایدار هموار سازد.
فاکتور ایران
برای آذربایجان، صلح با ارمنستان تنها یکی از فرصتهایی بود که جنگ اوکراین پیش رویش گذاشت. با تلاش اروپا برای کاهش وابستگی به انرژی روسیه، باکو بهعنوان گزینهای جایگزین مطرح شد. اگرچه عرضه گاز آذربایجان نمیتوانست با مقیاس صادرات روسیه برابری کند، اما بهویژه برای کشورهای جنوب اروپا که نیاز کمتری دارند، امنیت انرژی قابل قبولی فراهم کرد. از طریق دالان گازرسانی جنوبی، باکو جایگاه خود را بهعنوان یک شریک انرژی کلیدی تثبیت کرد و بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ بیش از ۴۴ میلیارد مترمکعب گاز به اتحادیه اروپا صادر کرد.
همزمان، با فروپاشی مسیرهای سنتی تجارت اروپا-آسیا از طریق روسیه بهدلیل تحریمها، آذربایجان با فرصتهای اقتصادی تازهای مواجه شد. روسیه منطقه قفقاز جنوبی را بهعنوان پیوندی حیاتی در مسیرهای تجاری جایگزین شمال-جنوب برگزید، و آذربایجان نیز از موقعیت خود بهعنوان گذرگاهی مهم در کریدورهای جایگزین شرق-غرب استفاده کرد - مسیرهایی که با حمایت غرب و برای انتقال تجارت آسیایی از مسیر دریای خزر و بهدور از روسیه طراحی شدهاند، که به «کریدور میانی» معروف است. اهمیت روزافزون آسیای مرکزی - چه بهعنوان منبع مواد خام راهبردی، تنوعبخش انرژی، و چه در ایجاد موازنه با روسیه و چین - این مسیرها را به هدفی ارزشمند برای توسعه تبدیل کرده است. حتی اگر دالان میانی هرگز به آرزوهای بلندپروازانه حامیانش نرسد، موقعیت راهبردی آذربایجان جایگاه آن را در معادلات ژئوپولیتیکی حفظ خواهد کرد.
با این حال، قدرت ژئوپولیتیکی جدید آذربایجان نتوانسته این کشور را از تنشهای منطقهای، بهویژه با همسایهاش ایران، مصون نگه دارد. اگرچه آذربایجان نیز کشوری با اکثریت شیعه است، ایران شاهد کاهش تدریجی نفوذ خود در آن بوده است. روابط دو کشور پس از جنگ ۲۰۲۰ بهشدت تیره شد، جنگی که کنترل بخش بزرگی از مرز آذربایجان با ایران را به باکو بازگرداند و پیوندهای آذربایجان با رقبای ایران، یعنی ترکیه و اسرائیل، را تقویت کرد. حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان در تهران در اوایل سال ۲۰۲۳ - که در باکو بهطور گسترده اقدامی با چشمپوشی یا حتی هدایتشده از سوی ایران تلقی شد - نقطه اوج تیرگی روابط تهران و باکو بود.
هرچند از آن زمان تنشها تا حدودی فروکش کردهاند، ایران در حال از دست دادن اهرمهای نفوذ دیرینهاش بر آذربایجان است - از جمله رابطه تاریخی با نخجوان، منطقهای جداافتاده از خاک اصلی آذربایجان در مرز با ایران. در مارس ۲۰۲۵، ترکیه و آذربایجان یک خط لوله گاز جدید را افتتاح کردند که نخجوان را به شبکه گاز ترکیه متصل میکند، و بدین ترتیب وابستگی چندین دههای این منطقه به انرژی ایران را کاهش میدهد. اگر توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان، مسیر زمینی مستقیمی از آذربایجان به نخجوان از طریق جنوب ارمنستان را نیز فراهم سازد، ایران یکی دیگر از ابزارهای نفوذ خود را از دست خواهد داد. چنین تغییری نه تنها نقش ایران در ترانزیت انرژی، بلکه جایگاه آن در تجارت منطقهای - جایی که مدتها گذرگاه کالاهای ترکیه به آسیای مرکزی بوده است - را نیز کاهش میدهد و بهنوبه خود نفوذ منطقهای ترکیه را بیشتر خواهد کرد.
افزون بر این، ایران نگرانیهای عمیقتری نسبت به آذربایجان دارد: اینکه در صورت بروز درگیری نظامی بر سر برنامه هستهای ایران، آذربایجان به سکویی برای عملیات نظامی اسرائیل تبدیل شود.
ته چاه
تقویت جایگاه بینالمللی آذربایجان نتوانسته این کشور را از ضعفهای داخلی مصون دارد. در پی پیروزی در قرهباغ، رئیسجمهور الهام علیاف از مشروعیت مردمی بیسابقهای در تاریخ این کشور برخوردار شد. بهصورت نظری، این مقطع میتوانست فرصتی نادر برای یک بازتنظیم سیاسی بزرگ باشد: سالهاست که نبود اصلاحات سیاسی و اقتصادی و سرمایهگذاری بیش از حد در ارتش با ارجاع به مناقشه حلنشده با ارمنستان توجیه میشد، و بسیاری از آذربایجانیها امیدوار بودند این پیروزی سرانجام کشور را بهسوی گشایش داخلی سوق داده و به آن امکان دهد که یک هویت ملی جدیدِ «پساقرهباغ» تعریف کند.
اما این امیدها بهسرعت رنگ میبازند. از سال ۲۰۲۳، دولت کنترل خود را سختتر کرده - با بازداشت روزنامهنگاران، فعالان و چهرههای اپوزیسیون، محدود کردن دسترسی رسانههای خارجی، و کاستن از فعالیت نهادهای بشردوستانه و برخی آژانسهای سازمان ملل. در این مسیر، دولت همچنان ارمنستان را تهدیدی دائمی جلوه میدهد، و از تجربههای مشترک مردم از جنگ، از دست رفتن سرزمینها و آوارگی گسترده بهرهگیری میکند. اما با بازگشت اراضی اشغالی و کاهش میل عمومی به جنگی دوباره، این تجربهها دیگر تأثیر پیشین را ندارند. دولت تمایلی به عبور از این روایت قدیمی نشان نمیدهد، نه فقط چون این روایت ابزار توجیهی برای کنترل داخلی فراهم میکند، بلکه به این دلیل که هنوز داستان ملی جایگزینی شکل نگرفته است. و اکنون که روایت رسمی حکومت ضعیفتر شده، چالشهای ساختاریای که پیشتر در سایهاش پنهان بودند، بیشتر به چشم میآیند، از جمله نارضایتی عمومی از کمبود فرصتهای اقتصادی و نگرانی از نبود شفافیت در حکمرانی.
در زیر سطح این تحولات، آسیبپذیریهای اقتصادی در حال انباشتاند. اقتصاد آذربایجان بهشدت به درآمدهای ناپایدار حاصل از منابع نفت و گاز دریای خزر وابسته است. تولید نفت از اوج خود در سال ۲۰۱۰، که به ۸۲۳ هزار بشکه در روز میرسید، به ۵۶۶ هزار بشکه در اوایل سال ۲۰۲۵ سقوط کرده، چرا که استخراج بهمراتب دشوارتر شده است. توسعه میادین جدید سالها زمان میبرد و نیازمند سرمایهگذاری خارجی کلان است، آن هم در جهانی که بهسوی انرژیهای تجدیدپذیر حرکت میکند و چنین سرمایهگذاریای دشوارتر از همیشه است. حتی کاهش ملایم قیمت نفت در سال جاری - از حدود ۸۰ دلار در ابتدای ۲۰۲۵ به ۶۴ دلار در اواخر ماه مه - اگر ادامه یابد، میتواند بیش از ۲۰ درصد از درآمد دولت را از بین ببرد.
این ریسکهای ساختاری، جاهطلبیهای گستردهتر آذربایجان را پیچیدهتر میکنند. موقعیت جغرافیایی باکو بهتنهایی کافی نیست تا این کشور را به پایانه حیاتی انرژی و تجارت شرقـغرب تبدیل کند. کشورهایی که توانستهاند از موقعیت جغرافیایی خود بهرهبرداری موفق کنند - چه در اروپا، چه در خلیج فارس یا آسیای مرکزی - این مزیت را با قابلیت اعتماد نهادی، شفافیت مقرراتی و حداقلی از ثبات سیاسی همراه کردهاند. سرمایهگذاران خارجی الزماً خواهان دموکراسی نیستند، اما به نظامهای مبتنی بر قانون نیاز دارند، جایی که تصمیمها قابل پیشبینیاند، نهادها بهطور پایدار عمل میکنند، و مداخله سیاسی و فساد مهار شده است. بدون این عناصر، حتی راهبردیترین مسیرها نیز نمیتوانند به ظرفیت کامل خود برسند.
صلح گمشده
جنگ اوکراین موقعیت آذربایجان را به شکلی دگرگون کرده که تا چند سال پیش تقریباً غیرقابل تصور بود. اما این دستاوردهای کوتاهمدت تضمینی برای ثبات بلندمدت نیستند، و اتکای بیش از حد دولت به روند صعودی کشور ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. برای نمونه، در دسامبر گذشته، پس از آنکه یک موشک روسی به اشتباه یک هواپیمای غیرنظامی آذربایجانی را سرنگون کرد، علیاف شخصاً کرملین را بهصورت علنی سرزنش کرد. واکنش باکو - آشکار و چالشبرانگیز - بیانگر نگرشی جدید بود: این کشور دیگر همچون گذشته از مسکو نمیترسد. اما اگر روسیه دوباره جای پای خود را در قفقاز محکم کند، این وضعیت میتواند بهسرعت تغییر کند.
بههمین ترتیب، بهنظر میرسد مقامهای آذربایجان فرض را بر آن گذاشتهاند که نزدیکی دیپلماتیکشان با اسرائیل، و نزدیکی جغرافیاییشان با ایران، باعث میشود که باکو در هر صورت برای منافع بلندمدت آمریکا حیاتی باشد - فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید حضور دارد. حتی نشانههایی وجود داشته که دولت آذربایجان ترجیح میدهد دونالد ترامپ دوباره انتخاب شود، چرا که تصور میکند ترامپ موضع سختتری علیه ایران خواهد گرفت. اما این همسویی، ریسکهایی نیز در پی دارد. اگر تنشها میان ایران، اسرائیل و ایالات متحده بالا بگیرد، تهران میتواند علیه آذربایجان واکنش نشان دهد - چه از طریق اقدامات نظامی، چه با بهرهگیری از نفوذ روحانیان شیعه - بهویژه اگر بهنظر برسد که باکو از اسرائیل حمایت میکند.
در همین حال، آذربایجان فرصت تاریخیای برای برقراری صلح پایدار در منطقه را به تعویق انداخته است. با به تعویق انداختن توافق با ارمنستان، باکو دو خواسته کلیدی را مطرح کرده است: اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف ادعاهای ارضی ادعایی، و ایجاد یک دالان زمینی بدون وقفه که آذربایجان اصلی را به منطقه نخجوان متصل کند.
نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، از حامیان جدی توافق صلح است و اگر بتواند مردم ارمنستان را قانع کند که اصلاح قانون اساسی، صرفاً اقدامی دوجانبه برای ایجاد اعتماد و زمینهساز دستاوردهای اقتصادی بزرگتر در بلندمدت است، ممکن است در نهایت موفق شود. شایان توجه است که پاشینیان تنها شخصیت سیاسی برجستهای در ایروان است که خواهان یک توافق دائمی است، و اعضای اپوزیسیون ارمنستان، اصلاح قانون اساسی پیشنهادی را خیانت به منافع ملی میدانند. اگر پاشینیان قدرت را از دست بدهد، ممکن است راه برای رهبری جدیدی در ارمنستان باز شود، احتمالاً متشکل از افرادی با تمایلات انتقامجویانه و نزدیک به روسیه - که رویارویی دوباره با آذربایجان را از نظر سیاسی سودمند بدانند.
نقش ترکیه نیز حیاتی خواهد بود. آنکارا قفقاز جنوبی را بخشی از حریم راهبردی خود میداند و عادیسازی روابط با ارمنستان را راهی برای مشارکت در شکلدهی نظم پساجنگ میبیند - نه برای سلطه بر آن. ترکیه در تمام مراحل به تصمیم باکو احترام گذاشته و اعلام کرده است که تنها در صورت موافقت آذربایجان، مرز خود را با ارمنستان باز خواهد کرد. یک توافق صلح میتواند چراغ سبز را به آنکارا بدهد و کمک کند نظمی جدید در منطقه شکل بگیرد که در آن، نقشآفرینی ترکیه با پشتیبانی دیپلماسی اتحادیه اروپا، به ارمنستان یک تکیهگاه راهبردی ببخشد و از بازگشت روسیه به منطقه جلوگیری کند. نقش منطقهای قویتر ترکیه همچنین به سود آذربایجان است که در نهایت برای مقابله با فشارهای احتمالی روسیه، به توازنآفرینی ترکیه متکی است. پرسش اصلی این نیست که آیا صلح مطلوب است، بلکه این است که آیا میتوان آن را پیش از بستهشدن پنجره فرصت، به دست آورد یا نه.
هرچه توافق به تأخیر بیفتد، روند صلح بیشتر در معرض تغییرات سیاسی و مداخلات خارجی قرار خواهد گرفت. شکنندگی داخلی ارمنستان، کاهش توجه جهانی و بازگشت تدریجی روسیه میتواند گامهای مثبتی را که طی سه سال گذشته برداشته شده، از بین ببرد. فرصت راهبردیای که با درگیر شدن مسکو در اوکراین ایجاد شد، تا ابد باقی نخواهد ماند. اگر تحولات ژئوپولیتیکی جدیدی بدون استقرار یک توافق پایدار رخ دهد، روسیه همچنان میتواند راههایی برای بازگشت به منطقه پیدا کند. چنین نتیجهای به سود هیچکدام از بازیگران منطقهای نخواهد بود، نه آذربایجان، نه ارمنستان، و نه کل منطقه قفقاز.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
تهِ چاه؛ جاهطلبی علیاف ورق بازی قفقاز جنوبی را بر میگرداند؟
-
گام جدید واشنگتن در فشار حداکثری علیه تهران
-
خیز شورای عالی بورس برای لغو محدودیت دامنه نوسان+ فیلم
-
موج جدید نااطمینانی در بورس/ در 90 دقیقه 2هزار میلیارد تومان از بازار پرکشید
-
ادعای ترامپ: ایران اجازه هیچ گونه غنیسازی نخواهد داشت
-
وزیر دفاع ترامپ: امیدواریم ایران قابلیت هستهای خود را برچیند/ برای هر اتفاقی آمادهایم
-
شگفتی بازار کار آمریکا؛ آمار اشتغال فراتر از انتظار
-
گروسی: قابلیتهای هستهای ایران با اقدام نظامی از بین نمیرود
-
عبور خودروسازان از سیاهچاله زیان