به گزارش اکوایران، در تاریخ ۹ مه، هنگامی که شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، دوشادوش همتای روس خود، ولادیمیر پوتین، ایستاده بود و رژۀ سربازان روس و چینی را در میدان سرخ تماشا می‌کرد، ممکن بود کسی به اشتباه فکر کند آن دو متحدانی در موضع برابر هستند. مراسم گرامیداشت هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، تصویری از دو همسایۀ اوراسیایی به نمایش گذاشت که در مقابل غرب و نظم جهانی پس از آن پیروزی، دست اتحاد داده‌اند. پوتین با افتخار اعلام کرد که همکاری استراتژیک‌شان بر «اصل تزلزل‌ناپذیر برابری» استوار است. رئیس‌جمهور چین نیز از «دوستی ابدی» میان دو کشور سخن گفت.

به نوشته اکونومیست، شی نخستین بار در سال ۲۰۱۵، پس از الحاق کریمه به روسیه و نخستین یورش به اوکراین، در چنین رژه‌ای شرکت کرد. آن دیدار نشانه‌ای آشکار از چرخش روسیه به‌سوی آسیا بود. این دو رهبر از دیرباز خود را رفقای مبارز علیه سلطۀ آمریکا می‌دانند و از زمان آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، سیاست‌هایشان را با هماهنگی نزدیکی پیش برده‌اند. به نمایش گذاشتن دوستی‌شان در میدان سرخ تلاشی بود برای اثبات این‌که ایدۀ ترامپ مبنی بر جداسازی روسیه از چین بیهوده است. اما این بیهودگی بیش از اینکه به خاطر وجود اتحاد قدرتمندی علیه ترامپ باشد، به‌دلیل وابستگی کامل روسیه به چین است. در واقع، در حال حاضر روسیه بیش از هر زمانی در تاریخش به چین وابسته است.

این وابستگی بیش از هر جا در شهرهای نزدیک به مرز ۴،۳۰۰ کیلومتری این دو کشور عیان است. شهر مانژولی در چین، مملو از نمادهای دوستی چین و روسیه است. در خیابان اصلی، مجسمه‌های یک پاندا و یک خرس قطبی دست در دست هم ایستاده‌اند. رستوران‌های شلوغ، خوراکی‌های سنتی روسی نظیر ودکا، بورش و نان سیاه سرو می‌کنند. رقصنده‌های روسِ بور، با لباس‌های محلی، مشتریان چینی را دعوت به رقص می‌کنند.

این شهر در سال‌های اخیر از لحاظ تجاری رونق خوبی داشته است. انبارها پر از محصولات ساخت چین آمادۀ ارسال به آن سوی مرز هستند. کامیون‌ها و قطارها مملو از چوب و زغال وارد شده از روسیه‌اند. حجم کل تجارت میان دو کشور از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ با افزایشی 66 درصدی به ۲۴۵ میلیارد دلار رسیده است. روسیه نفت، گاز و دیگر منابع انرژی را صادر می‌کند که 80 درصد از کل صادرات روسیه به چین را تشکیل می‌دهند. در مقابل، کالاهای مصرفی، خودرو و فناوری چینی دریافت می‌کند. بسیاری از این کالاها کاربرد دوگانه دارند، مانند ابزارهای صنعتی و نیمه‌هادی‌ها که در مصارف نظامی و غیرنظامی قابل استفاده‌اند. این کالاها نقش مهمی در سر پا نگه داشتن ماشین جنگی روسیه ایفا کرده‌اند.

اما این تجارت برای روسیه بسیار مهم‌تر از چین است. در حالی که در سال ۲۰۲۴، 34 درصد از تجارت کل روسیه با چین بود، روسیه تنها 4 درصد از تجارت چین را به خود اختصاص داده بود. تحریم‌های غربی روسیه را از یافتن خریداران جایگزین برای مواد خام خود محروم کرده‌اند و این کشور برای واردات کالاهای مورد نیازش نیز جایگزینی جز چین ندارد. در طرف دیگر، روند برعکس است و وابستگی‌های چین به روسیه رو به کاهش است. روسیه هنوز بزرگ‌ترین تأمین‌کنندۀ خارجی سلاح برای چین است اما این روزها چین بیشتر تجهیزات مورد نیازش را خودش تولید می‌کند. بنا بر داده‌های موسسۀ صلح استکهلم، مجموع واردات تسلیحات چین در فاصلۀ بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ نسبت به پنج سال پیش از آن، ۶۴ درصد کاهش یافته است.

همۀ این‌ها اهرم فشار بزرگی را در اختیار چین قرار می‌دهد. پس از آغاز جنگ، چین مقدار زیادی از نفت روسیه را با تخفیف خرید. از سال ۲۰۱۹، خط لوله‌ای به نام «قدرت سیبری» گاز روسیه را به قیمتی ارزان به شمال‌شرقی چین منتقل می‌کند. اما درخواست روسیه برای ساخت خط لولۀ دوم در بخش غربی‌تر، به تعویق افتاده است چرا که مقام‌های چینی معتقدند می‌توانند روسیه را مجبور به فروش گاز با قیمت پایین‌تری کنند. چین همچنین می‌خواهد به واردات انرژی‌اش تنوع ببخشد. فیلیپ رودنیک از اندیشکدۀ مریکس در برلین، به‌تازگی در مقاله‌ای نوشت که چشم‌انداز صادرات کالاهای روسی به چین «محدود» است. در ماه مارس، برخی شرکت‌های دولتی چینی واردات نفت از روسیه را کاهش دادند، از ترس تشدید تحریم‌های آمریکا.

تحریم‌ها همچنین روسیه را وادار کرده‌اند تا اتکای خود را به دلار کاهش دهد. در سال ۲۰۲۳، یوان چین جای دلار را در بورس مسکو، بزرگ‌ترین بازار مالی کشور، به‌عنوان پرکاربردترین ارز گرفت. اکنون بیشتر تجارت روسیه با چین به یوان انجام می‌شود. بانک مرکزی روسیه سال گذشته اعلام کرد که در ذخایر ارزی خود، جایگزینی واقعی برای یوان ندارد. این امر آن‌ها را در صورت وخامت روابط با چین، در معرض زیان قرار می‌دهد.

استعمار؟ من؟

چین با خوشحالی منابع خام روسیه را می‌خرد و کالاهای مصرفی خود را به آنجا صادر می‌کند اما سرمایه‌گذاری‌اش پایین است و علاقه‌ای به کمک به نوسازی یا تنوع‌بخشی به اقتصاد روسیه ندارد. مجموع سرمایه‌گذاری مستقیم چین در روسیه تا سال ۲۰۲۴ فقط ۱۸ میلیارد دلار بود ــ‌معادل ۱ درصد تولید ناخالص داخلی روسیه و فقط دو برابر سرمایه‌گذاری چین در قزاقستان که اقتصادی بسیار کوچک‌تر دارد.

در مقابل، پیش از چرخش پوتین به سوی چین، معاملات روسیه با اتحادیۀ اروپا ۳۷ درصد از تجارت کل کشور را تشکیل می‌داد. صادرات انرژی تنها ۶۲ درصد از صادرات روسیه به اتحادیه اروپا را شامل می‌شد. پیش از جنگ، اتحادیۀ اروپا بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار در روسیه بود. در سال ۲۰۱۹، مجموع سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی اتحادیه اروپا در روسیه ۳۱۱ میلیارد یورو (۳۴۶ میلیارد دلار) بود، در حالی که سرمایه‌گذاری مستقیم روسیه در اتحادیۀ اروپا ۱۳۶ میلیارد یورو بود. شرکت تحلیلی ری‌راشا که در وین مستقر است، می‌نویسد: «الگوی تعامل اقتصادی چین با روسیه بسیار بیشتر از شراکت روسیه با اروپا در دوران پیش از جنگ، رنگ و بوی استعماری دارد.»

در عین حال، چین در عرصۀ دیپلماتیک فاصله‌اش را حفظ کرده است. هم پوتین و هم شی عاشق حمله به «هژمونی‌طلبی» (بخوانید: آمریکا) هستند. چین خواهان بقای پوتین در قدرت و سرپا ماندن اقتصاد جنگی اوست. اما نمی‌خواهد پوتین را به ماجراجویی‌های نظامی بیشتر تشویق کند. الکساندر گابیف از مرکز روسیه‌ـ‌اوراسیا در اندیشکدۀ کارنگی در برلین می‌گوید: برای چین، حملۀ روسیه به اوکراین شبیه این است که «پادشاه بربرها به برادر کوچک‌تر بربر خود اعلام جنگ داده باشد.»

یکی از نشانه‌های احتیاط چین را می‌توان در مجمع عمومی سازمان ملل دید، جایی که این کشور در بیشتر رأی‌گیری‌ها دربارۀ جنگ، رأی ممتنع داده است. چین همچنین تلاش دارد به اروپا نزدیک‌تر شود. در ماه آوریل، تحریم‌هایش را علیه چند نمایندۀ پارلمان اتحادیۀ اروپا لغو کرد ــ‌تحریم‌هایی که از سال ۲۰۲۱ و در واکنش به تحریم‌های اتحادیۀ اروپا علیه مقام‌های چینی بابت نقض حقوق بشر اعمال شده بود.

سرگئی رادچنکو از دانشکدۀ مطالعات بین‌المللی پیشرفتۀ جان هاپکینز می‌گوید: روسیه می‌تواند با بهبود روابط با آمریکا، جایی که دولت ترامپ رویکردی دوستانه‌تر از دولت قبلی دارد، وابستگی‌اش را به چین کاهش دهد. او می‌گوید: «پوتین، به‌جای انزوای کامل، می‌تواند بگوید: "ما گزینه‌هایی داریم".» اما چین می‌خواهد روسیه در همین وضعیت باقی بماند. همان‌طور که شی در مقاله‌ای در رسانه‌های روسیه در تاریخ ۷ مه نوشت: «ما باید با هم، تمام طرح‌هایی را که می‌خواهند پیوندهای مودت و اعتماد ما را مختل کنند، ناکام بگذاریم.» جنگ پوتین و میزان نفوذ چین باعث شده‌اند که چرخش واقعی روسیه به‌سوی غرب، بعید به نظر برسد.

عدم‌تعادل اقتصادی میان روسیه و چین به‌شدت با حس خود مهم دانستن روسیه در تضاد است. بسیاری از روس‌ها هنوز چین را مانند یک برادر کوچک‌تر می‌بینند. طبق یک نظرسنجی تازه، تعداد روس‌هایی که باور دارند کشورشان نفوذ بیشتری در جهان دارد دوبرابر (56 درصد) کسانی است که فکر می‌کنند چین نفوذ بیشتری دارد (27 درصد). چین هنوز دوست روسیه تلقی می‌شود اما درصد کسانی که احساس می‌کنند این رابطه در حال بهبود است، طی دو سال گذشته از ۶۳ درصد به ۵۰ درصد کاهش یافته است.

در مانژولی، تناقض‌های این رابطه که روز به روز نابرابرتر می‌شود به‌وضوح قابل مشاهده است. این شهر در سال ۱۹۰۱ توسط روس‌ها تأسیس شد، زمانی که امپراتوری چین رو به زوال را مجبور کردند به آن‌ها اجازۀ دسترسی به منابع منطقه را بدهد. اکنون چینی‌های محلی بیشتر با ترحم به روس‌ها نگاه می‌کنند. یک مغازه‌دار می‌گوید: «رابطه‌ی برادری معکوس شده است.» برادر کوچک‌تر از برادر بزرگ‌تر پیشی گرفته است.