سووشون نرگس آبیار

رمان سووشون سیمین دانشور، اغلب به عنوان نخستین رمان زنانه ایرانی و یکی از برجسته‌ترین آثار ادبیات اجتماعی فارسی ستوده می‌شود. اما اگر از زاویه‌ای متفاوت به آن بنگریم و به جنبه‌های فکری و ایدئولوژیک آن نور بتابانیم، با روایتی مواجه می‌شویم که گرچه دغدغه‌ای انسانی دارد، اما در ورطه‌ای از رمانتیسیسم سیاسی، ضدیت افراطی با بیگانگان و سوءبرداشت از مفهوم «استعمار» گرفتار می‌شود.

در روایت سووشون، سهراب ـ‌ قهرمان داستان‌ـ نماد مقاومت در برابر ساختار سیاسی وقت و همچنین مخالف «فروش غله» به نیروهای خارجی معرفی می‌شود. اما از نگاه تحلیل اقتصادی مخالفت با تبادل تجاری، ولو در شرایط بحرانی، همیشه به ضرر مردم است. انتظار نمی‌رود که نویسنده لزوما ً صاحب تحلیل سیاسی یا اقتصادی باشد یا در جایگاه تحلیلگر به تمامی زوایای رویدادهای داستان بپردازد، حتی فراتر از آن، داستان‌نویس می‌تواند از قوه تخیل بهره ببرد و به ملزومات و محدودیت‌های جهان واقع پایبند نباشد. سخن این است که زاویه دید رمان چه نگاهی را در مخاطب تقویت می‌کند. نویسنده از یک فرد مخالف بیگانگان قهرمان می‌سازد، قهرمانی که دن کیشوت‌وار با چیزی می‌جنگد که مسبب مشکلات او نیست.

تصور نویسنده از استقلال، نوعی خودکفایی افراطی و قطع روابط با نظام جهانی است. داستان در دهه 30 می‌گذرد و به نظر می‌رسد درون‌مایه‌ی داستان متأثر از فضای سیاسی ایران پس از 28 مرداد 1332 است. طرفه آنکه یکی از شخصیت‌های محوری داستان در روز ۲۹ مرداد کشته می‌شود.

محمد مصدق، برای اغلب کسانی که هوادار جبهه ملی یا حتی حزب توده بودند یک قهرمان بود و جمعیت کثیری از مردم ایران ملی شدن صنعت نفت را مایه فخر و غرور ملی تلقی می‌کردند. اما امروز این باور تقویت شده که در جهان پیچیده کنونی، تعامل هوشمند با بازیگران بین‌المللی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های اقتصادی خارجی، نه نشانه‌ای از تسلیم، بلکه رویکردی برای توسعه و پیشرفت است. سیمین دانشور اما در بستر داستان، از منظر اخلاقی و نه اقتصادی، با هرگونه تعامل برون‌مرزی مخالفت می‌کند. نتیجه آن، بازتولید گفتمانی ضدتوسعه است که با نگاهی احساسی، روابط اقتصادی خارجی را مساوی با خیانت و وطن‌فروشی می‌داند.

سووشون نرگس آبیار

از سوی دیگر، زری، زن تحصیل‌کرده داستان، گرچه شخصیتی انسانی و ملموس دارد، اما در نهایت نیز درگیر همان افسانه‌پردازی درباره مرد قهرمان باقی می‌ماند. او نه کنش‌گر اجتماعی است، نه ایده‌ای برای تغییر دارد. از نگاه تحلیلی، سیمین دانشور در جایگاهی متناقض می‌ایستد: از یک سو از زنانی می‌گوید که تحصیل‌کرده‌اند و به دنیای جدید پا گذاشته‌اند، و از سوی دیگر آنان را در چارچوبی سنتی قرار می‌دهد که کنشگری‌شان محدود به عزاداری، تحمل و وفاداری به خانواده است.

برای مخاطب امروز که ارتقای مشارکت زنان در جامعه، و خروج آنان از محدودیت ساختارهای دستوری و ایدئولوژیک مسئله مهمی است، سووشون رمانی است که اگرچه درد را می‌شناسد، اما راه‌حل را نه در تلاش برای بر هم زدن ساختار مردسالار، بلکه در اسطوره‌سازی و بازنمایی چهره زن در یک شخصیت قربانی و اثیری می‌جوید.

دانشور با اشاره‌های متعدد به حضور «بیگانگان» و نظامیان خارجی، رمانی خلق می‌کند که در آن همه‌چیز در دوقطبی «خودی - غیرخودی» خلاصه می‌شود. اما این نگاه، تحلیل پیچیده روابط قدرت را کنار می‌گذارد و ساده‌سازی خطرناکی از وضعیت اجتماعی ایران عصر خود ارائه می‌دهد. 

از منظر مطالعات توسعه، کشورهای موفق آن‌هایی بوده‌اند که حتی در دوران سلطه خارجی نیز، با انعطاف‌پذیری، از فرصت‌های بین‌المللی برای ارتقای دانش، زیرساخت و نهادهای خود بهره برده‌اند. رمان اما دیدگاهی بیگانه ستیز دارد. حضور بیگانگان در سووشون فقط به عنوان «دشمن» تصویر می‌شود، نه عاملی که بسته به نوع مواجهه می‌تواند تهدید یا فرصت باشد.

ارزیابی ارزش ادبی رمان سووشون خارج از صلاحیت و تشخیص این یادداشت است. اما از منظر فکری، سووشون کتابی است در ستایش مقاومت، غرب ستیزی و بی‌اعتمادی به عقلانیت محاسبه‌گر. این اثر را می‌توان نمونه‌ای مهم برای مطالعه گفتمان اصالت خویشتن (بازگشت به خویشتن) و ذهنیت غرب‌ستیز و چپ‌گرای روشنفکری دهه 30 و ۴۰ ایران در نظر گرفت.

بازخوانی رمان سیمین دانشور، ما را به تأمل درباره اینکه چرا برخی گفتمان‌های ضد توسعه هنوز در لایه‌هایی از جامعه نفوذ دارند، دعوت می‌کند و مطرح شدن نام آن به بهانه ساخت یک سریال، فرصتی است برای اینکه بیندیشیم چگونه باید این ذهینت را تحلیل کرد و با آن مواجه شد. 

سووشون نرگس آبیار