بازاری که در روزهای گذشته نشانه‌هایی از تعادل و بازگشت اعتماد را بروز داده بود، با انتشار این سیگنال سیاسی، بلافاصله واکنشی شدید و منفی از خود نشان داد. روند معاملات از حالت آرام و نیمه‌مثبت به صفوف فروش گسترده در اکثر گروه‌ها و صنایع رسید. موج نقدشوندگی که تا روزهای گذشته در لاک دفاعی قرار داشت، دیروز با قدرتی مضاعف به بازار برگشت و بازار سهام را دستخوش تغییر مسیر کرد.

واکنش دیروز بازار شاید بیش‌از‌حد منفی باشد، اما به‌لحاظ روانی کاملاً قابل انتظار است. بازار سرمایه ایران طی سال‌های اخیر بارها در برابر تحولات سیاسی، به‌ویژه در حوزه مذاکرات بین‌المللی، رفتاری صفر و یکی داشته است. تجربه‌های گذشته باعث شده تا بازار در برابر کوچک‌ترین سیگنال منفی از فضای سیاسی، پیش‌دستانه و بعضاً افراطی رفتار کند.

در عین حال، بسیاری از نمادها طی هفته‌های اخیر بازدهی مثبت و رشد قیمت را تجربه کرده بودند، و بخشی از فعالان بازار در سود قرار داشتند. همین موضوع به‌عنوان یک محرک فشار فروش عمل کرد و مسیر خروج را برای معامله‌گران بازتر کرد.

سکوت خبری دو شب گذشته و نبود اطلاعات روشن از سوی طرفین مذاکره، زمینه‌ساز نوعی آرامش قبل از طوفان شده بود. بازار در آغازین ساعات روز معاملاتی با نگاهی به گزارش‌های عملکردی منتشرشده در سامانه کدال، به استقبال معاملات رفت و حتی برخی نمادها با گزارش‌های قوی به محدوده مثبت نزدیک شدند. اما این روند آرام به‌سرعت در میانه روز رنگ باخت و با یک اظهارنظر سیاسی متوقف شد.

سخنان رهبری درباره بی‌اعتمادی به مسیر مذاکرات، بازار را به‌طرز کم‌سابقه‌ای در شوک فرو برد؛ واکنشی که نه‌تنها فضا را برهم زد، بلکه امیدها به بهبود نسبی شرایط را به تأخیر انداخت.

سرمایه‌گذاران، قربانیان بازی‌های سیاسی؟

باور غالب در میان فعالان بازار این است که سیاست در ایران بار دیگر، موتور اصلی تحرکات بازار سرمایه شده است؛ نه داده‌های اقتصادی، نه گزارش‌های مالی شرکت‌ها و نه حتی تغییرات قیمت جهانی. هر بار که کورسویی از امید برای احیای بازار پدید می‌آید، یک اظهارنظر سیاسی یا مانع جدید، ورق را برمی‌گرداند و سرمایه‌گذاران را به خروج از بازار سوق می‌دهد.

تجربه‌های پیشین نشان داده که بازار سرمایه ایران، تحمل بسیار پایینی در برابر بی‌ثباتی‌های سیاسی دارد و همین مسئله اعتماد عمومی به بازار را به‌شدت خدشه‌دار کرده است. خروج پول حقیقی از بازار، نشانه روشنی از کاهش اعتماد به روند آینده بازار است.

اگرچه فضای فعلی شدیداً منفی است، اما تحلیلگران خوش‌بینانه معتقدند سناریوی شکست کامل مذاکرات، هنوز قطعی نیست. به اعتقاد آنان، روزهای آینده با مشخص‌تر شدن زمان و محتوای دور بعدی مذاکرات، می‌تواند بخشی از ترس فعلی را تعدیل کند. انتشار اخباری مبنی بر ازسرگیری گفتگوها یا حتی مذاکرات غیرمستقیم، ممکن است بازار را دوباره به آرامش بازگرداند. اما بازگشت اعتماد، فرآیندی زمان‌بر خواهد بود.

ارز ۲۸۵۰۰؛ تصمیمی بحث‌برانگیز در آستانه بحران

در همین فضای ملتهب، اعلام تداوم سیاست ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی برای واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه شرکت‌ها، بحث‌های فراوانی را در میان کارشناسان و اهالی بازار سرمایه برانگیخته است. در حالی که برخی معتقدند این سیاست می‌تواند در کوتاه‌مدت بهای تمام‌شده تولید را کنترل کرده و برای صنایع بورسی مزیت ایجاد کند، اکثریت تحلیلگران معتقدند این سیاست اشتباهی تکراری است که جز تعمیق فساد و رانت، حاصلی نخواهد داشت. سیاستی که به جای تخصیص یارانه به مصرف‌کننده نهایی، به دست واردکننده خاص می‌رسد، نه تنها اثر مطلوبی بر تورم ندارد، بلکه تبعات بلندمدت منفی برای شفافیت اقتصادی خواهد داشت.

فعالان بازار حالا چشم به خبرهای روزهای آینده دوخته‌اند؛ خبرهایی که می‌تواند ترس فعلی را تشدید یا تعدیل کند. در این میان، گزارش‌های مالی قوی بسیاری از شرکت‌ها زیر آوار خبرهای سیاسی مدفون شده‌اند و فرصت تأثیرگذاری آن‌ها بر تصمیم سرمایه‌گذاران به‌تأخیر افتاده است.

اگرچه تحلیلگران معتقدند بازار از نظر بنیادی وضعیت بدی ندارد و اصلاح اخیر می‌تواند فرصتی برای خرید مجدد سهام بنیادی فراهم آورد، اما تجربه نشان داده در چنین فضاهای سیاسی، تحلیل فاندامنتال چندان خریداری ندارد. بازار ایران همچنان بر موج سیاست حرکت می‌کند و تنها راه نجات آن، بازگشت اعتماد از مسیر شفاف‌سازی و ثبات سیاسی است؛ مسیر دشواری که همچنان در ابهام فرو رفته است.